عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
جمعه 4 آذر 1390برچسب:, :: 14:4 :: نويسنده : ستایش
بزن باران ، بزن بر دل که محتاجم به باریدن بزن تا اشک چشمانم ، در آمیزند با دیدن بزن بر من ، بشوی از تن ، غبار خستگی ها را بزن تا جان بگیرم من ، که بیمارم ز خشکیدن بزن باران که بی تابم از این عشق و پریشانی بزن تا شاید از عشقم ، ببینم عشق و خندیدن بزن تا دل شود سیراب از این عطشانی و هر دم بگوید من شدم آزاد از این ترس و هراسیدن بزن بر آتش عشقم ، خنک کن این دل سوزان که این طوفان بیفزاید ، به شعله های نالیدن بزن ، این عشق پنهانی نشاید در نهان گفتن بزن باران ، بزن بر دل که محتاجم به باریدن
راستی از دل من چه کسی نقش تو را خواهد شست ؟
نظرات شما عزیزان:
خیللللللللللللللللللللللللللیی یییییییییییییییییییییییییییییی یییییی وبلاگت قشنگه مرسی اجی ستایش
موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|