تو رفتی رد پایت در دلم ماند شکوه خنده هایت در دلم ماند دلم را با سحر خوش کرده بودم غروب ماجرایت در دلم ماند شریک درد هایم بودی اما غم بی انتهایت در دلم ماند هزار و یک شبم چون باد بگذشت طنین قصه هایت در دلم ماند سپردی سر نوشتم را به پاییز بهار با صفایت در دلم ماند علی رغم سکوت ساده من سفر کردی صدایت در دلم ماند و حالا مثل یک رویای برفی تو رفتی رد پایت در دلم ماند
نظرات شما عزیزان:
کد را وارد نمایید:
عکس شما
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان عاشقانه و آدرس setayesh67.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.