عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
سه شنبه 3 آبان 1390برچسب:, :: 22:13 :: نويسنده : ستایش
میدونی؟ خوبی آدم بودن اینه که می تونی درد دلتو بگی... می تونی بگی که مثلا دلت الآن تنگ کیه... یا اینکه مثلا آلان دلت میخواد سرت رو شونه کی باشه و تو گریه کنی...یا مثلا کی تو دلت صاحبخونه اس... اینکه دل میخواد دست کیو بگیری و آروم شدن رو با تمام وجود تجربه کنی،اینکه دلت میخواد با کی باشی تا تهش...تا آخرش،آخری که آخر نداره...اینکه میخوای منتظر بمونی تا فقط یه باردیگه ببینیش... تا با تمام غروری که داری بازم نگاش کنی و از اینکه مال تو تونه،یا اینکه حتی فقط توی خیالت با توئه از رو خوشحالی یه لبخند کمرنگ بشینه رو لبات تا... تا یه جوری بغضی که از خوشحالی دیدنش راه گلوتو بسته رو بپیچونی...اینکه میخوای بدونه الآن فجیح دلتنگشی اما...نمی دونه... چقد بده اینکه خدا عاشقت میکنه اما از اونی که...دوسش داری جدایی... خداااااااااااااا...آخه چرا انقد فاصله؟انقد جدایی؟اصلا معلوم هس کی به کیه؟... چقدر سخته مال هم باشیم و بی هم...می بینم میری و می بینی میرم... اینکه می خوای بدونه که ناراحت شدنش به اندازه دنیایی عذابم میده...یا خندیدنش میبرتم اون بالا بالاهاااااااااااااا... یا چشاش،نگاهاش..وای... نظرات شما عزیزان:
متن قشنگي بودو
وبت هم خوبه!!!!!! به من هم سر بزن تازه اپ كردم!!!!!
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |