عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:, :: 11:42 :: نويسنده : ستایش
سلام به تمومه داداشیا خوبم و اجیایه گلم انشالله که حالتون خوب باشه من که حالم خوب نیست نتونستم از شما ها دل بکنم داداش محسن ممنونم از اینکه بهم سر میزنی داداشه گلممممم دوست دارم چشم داداش وقتی دل بریدمو فراموشش کردم میام دوباره پیشتون دیر نیست زود میام پیشتون داداشه گلم پنج شنبه 28 مهر 1390برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : ستایش
خاطراتت داره هر شب میاد به خوابه من تو ی رویام تو رو هر دم میشونه کناره من وایی دیگه نیستی ماله دلم بود که بری تو هم نمونی پیشه من اواره کردی با نگات همه روز و شبام وایی دیگه نیستی دیگه نیستی تا بگیری دستامو دیگه نیستی تا ببینی اشکامو دیگه نیستی تا دلم تنگ بشه برای تو دیگه نیستی تا بریزم جونمو به پایه تو ماله دلم بود که بری تو هم نمونی پیشه من وایییییییییییییییییییییییییییییییییییییی دیگه نیستی چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 15:15 :: نويسنده : ستایش
داداش پوریا و مریم جون بهم رسیدنتونو تبریک می گممممممممممممم ایشالله به پایه هم پیر شین و عاشقانه زندگی کنین چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 15:6 :: نويسنده : ستایش
اگه یکی دستتو گرفت دلت لرزید عجله نکن روز ی با دلت کاری میکنه که دستت بلرزه
چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 14:50 :: نويسنده : ستایش
دلم برات تنگ شده.....اما من...من ميتونم اين دوري رو تحمل كنم... به فاصله ها فكر نميكنم ...... ميدوني چرا؟؟ آخه... جاي نگاهت رو نگاهم مونده.....هنوز عطر دستات رو از دستام ميتونم استشمام كنم....رد احساست روي دلم جا مونده ... ميتونم تپشهاي قلبت رو بشمارم...........چشماي بيقرارت هنوزم دارن باهام حرف ميزنن.......حالا چطور بگم تنهام؟؟چطور بگم تو نيستي؟؟چطور بگم با من نيستي؟؟آره!خودت ميدوني....ميدوني كه هميشه با مني....ميدوني كه تو،توي لحظه لحظه هاي من جاري هستي....آخه...تو،توي قلب مني...آره!تو قلب من....براي همينه كه هميشه با مني...براي همينه كه حتي يه لحظه هم ازم دور نيستي...براي همينه كه ميتونم دوريت رو تحمل كنم...آخه هر وقت دلم برات تنگ ميشه...هر وقت حس ميكنم ديگه طاقت ندارم....ديگه نميتونم تحمل كنم...دستامو ميذارم رو صورتم و يه نفس عميق ميكشم....دستامو كه بو ميكنم مست ميشم...مست از عطر ت. صداي مهربونت رو ميشنوم ...و آخر همهء اينها...به يه چيز ميرسم.....به عشق و به تو.....آره...به تو....اونوقت دلتنگيم بر طرف ميشه...اونوقت تو رو نزديكتر از هميشه حس ميكنم....اونوقت ديگه تنها نيستم چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 14:2 :: نويسنده : ستایش
سرنوشت تعیین میكنه كه چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب حكم می كنه كه چه شخصی در قلبت بمونه" چهار شنبه 27 مهر 1390برچسب:, :: 13:19 :: نويسنده : ستایش
الهی همیشه و هر جا هست لباش پر از خنده باشه موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |