عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
یک شنبه 25 تير 1391برچسب:, :: 20:53 :: نويسنده : ستایش
براي عشق تمنا كن ولي خار نشو. براي عشق قبول كن ولي غرورتت را از دست نده . براي عشق گريه كن ولي به كسي نگو. براي عشق مثل شمع بسوز ولي نگذار پروانه ببينه. براي عشق پيمان ببند ولي پيمان نشكن . براي عشق جون خودتو بده ولي جون كسي رو نگير . براي عشق وصال كن ولي فرار نكن . براي عشق زندگي كن ولي عاشقونه زندگي كن . براي عشق بمير ولي كسي رو نكش . براي عشق خودت باش ولي خوب باش شنبه 24 تير 1391برچسب:, :: 23:41 :: نويسنده : ستایش
فرق من و تو: گفتي عاشقمي، گفتم دوستت دارم. گفتي اگه يه روز نبينمت ميميرم،
گفتم من فقط ناراحت ميشم. گفتي من بجز تو به كسي فكر نمي كنم، گفتم اتفاقا من به خيلي ها فكر مي كنم.
گفتي تا ابد تو قلب مني، گفتم فعلا تو قلبم جا داري. گفتي اگه بري با يكي ديگه من خودمو مي كشم،
گفتم اما اگه تو بري با يكي ديگه، من فقط دلم ميخواد طرف رو خفه كنم. گفتي ... ، گفتم... . حالا فكر كردي فرق ما اين هاست؟ نه! فرق ما اينه كه: تو دروغ گفتي، من راستشو شنبه 24 تير 1391برچسب:, :: 23:38 :: نويسنده : ستایش
خیلی سخت است وقتی همه کنارت باشند و باز احساس تنهایی کنی. وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشد . وقتی لبخند می زنی و توی دل گریانی . وقتی تو خبر داری و هیچ کس نمی داند . وقتی به زبان دیگران حرف می زنی ولی کسی نمی فهمد . وقتی فریاد می زنی و کسی صدایت را نمی شنود . وقتی تمام درها به رویت بسته است... آن گاه دستهایت را به سوی آسمان بلند می کنی و از اعماق قلب تنها و عاشق و گریانت بانگ برمی آوری که: « ای خدای بزرگ دوستت دارم!» و حس می کنی که دیگر تنها نخواهی شنبه 24 تير 1391برچسب:, :: 23:26 :: نويسنده : ستایش
گه الان کنارت بود...یه نفر رو الان تصور کن اگه الان کنارت بود واسش چه اهنگی میذاشتی؟ یا براش چه شعری می خوندی؟ یا بهش چه جمله ای رو میگفتی؟
![]() جمعه 23 تير 1391برچسب:, :: 22:50 :: نويسنده : ستایش
تقدیم به عشقم حمیدممممممممممممممممممممممممممممممممم
دوست دارم عاشقانه عارفانه صادقانه تا بی نهایت مثل همیشه جمعه 23 تير 1391برچسب:, :: 22:40 :: نويسنده : ستایش
شده بعضي وقتا يهو ديگه دوستش نداشته باشي؟به خودت مي گي اصلاً واسه چي دوستش دارم؟ مگه کيه؟ مگه واسم چيکار کرده؟ مگه چي داره که از همه بهتر باشه؟ اصلاً من که خيلي از اون بهترم.... بعد به خودت مي خندي که اصلاً واسه چي اينقدر خودتو اذيت کردي؟ يهو، يه چيزي يادت مياد.... يه چيز ِ خيلي کوچيک.... يه خاطره.... يه حرف.... يه لبخند.... يه نگاه.... و بعد.... همين.... همين کافيه تا به خودت بياي و مطمئن بشي که نمي توني فراموشش کني.... نمي توني دوستش نداشته باشي.... اصلاً نمي خواي که دوستش نداشته باشي.... آخه همه زندگيته خوب! وجودته.....!! خيلي دوست دارم
پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 22:5 :: نويسنده : ستایش
این قافله عمرعجب می گذرد روزگار با ما خوب تا نکرد ... اما !!!! ... ما را خوب تا کرد ! پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 22:1 :: نويسنده : ستایش
آدمهاي خوب از ياد نميرن " از دل نميرن " از ذهن نميرن " !
ولي .....
خاطرات خيلي عجيبند...!!!!
گاهي اوقات مي خنديم به روزهاي که گريه مي کرديم... گاهي گريه مي کنيم به ياد روزهايي که مي خنديديم....!!!!! روی مه پیكر او سیر ندیدیم و برفت
بار بربست و به گردش نرسیدیم و برفت
پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 21:59 :: نويسنده : ستایش
یه وقتايـــ هســت کـــه پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 21:56 :: نويسنده : ستایش
تيغ روزگار شاهرگ كلامم را این روزها به جای" شرافت" از بعضی انسان ها فقط" شر" و " آفت" می بینی ! یه وقتايـــ هســت کـــه موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |