عاشقانه
دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره
 
 
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 18:54 ::  نويسنده : ستایش

 

سكوتم : برای تو

هوایم : هوای تو

دلتنگیم : برای تو

تنهائیم : به یاد تو

زندگیم : فدای تو 

javahermarket



چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 18:48 ::  نويسنده : ستایش

Click Here For See More Pictures

دوستم بدار
ولی هرگز در آغوشم مگیر
 
دوستم بدار
ولی هرگز گل به ارمغان نیاور
 
دوستم بدار
ولی هرگز به فرازم اشک نریز
 
 دوستم بدار
نه برای آنکه سرگرم باشی
 
دوستم بدار
ولی هرگز مخواه که فراموشت کنم

javahermarket



چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 18:45 ::  نويسنده : ستایش

Click Here For See More Pictures
در دادگاه عشق ... قسمم قلبم بود وكيلم دلم و حضار جمعي از عاشقان و دلسوختگان .
 قاضي نامم را بلند خواند و گناهم را دوست داشتن تو اعلام كرد و پس محكوم شدم به تنهايي و مرگ .
 كنار چوبه ي دار ا ز من خواستند تا اخرين خواسته ام را بگويم و ومن گفتم : به تو بگويند ... دوستت دارم
 
وقتي معلم پرسيد عشق چند بخشه؟زود دستمو بالا بردم گفتم يک بخش
 اما از وقتي تورو شناختم فهميدم عشق 3 بخشه:عطش ديدنت.... شوق بودنت....و اندوه بي توموندنت
يادته يه روز بهم گفتي : هر وقت خواستي گريه کني برو زير بارون که نکنه نامردي اشکاتو ببينه و بهت بخنده ...
 گفتم اگه بارون نبود چي ؟ گفتي : اگه چشماي قشنگ تو بباره آسمون گريش مي گيره ...
 گفتم : يه خواهش دارم. وقتي آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار.
 گفتي به چشم ... حالا امروز من دارم گريه مي کنم اما آسمون نمي باره ... تو هم اون دور دورا ايستادي و بهم مي خندي ...
ميتوني نگاهم نكني- اما نميتوني جلوي چشماي منو بگيري- ميتوني بگي دوست ندارم- اما نميتوني بگي دوسم نداشته باش
 ميتوني از پيشم بري- اما نميتوني بگي دنبالم نيا-پس من نگاهت ميكنم- دوست دارم- وتا ابد دنبالت ميام.
 
 
Click Here For See More Pictures

javahermarket



چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 18:32 ::  نويسنده : ستایش

گر با من وداع کردی
مرا با غم رها کردی
گنه کردی گنه کردی
                 گناهت را نمی بخشم............ .....
 
Click Here For See More Pictures
امروز مانند همیشه زیباست مانند همیشه خورشید داشته است مانند همیشه همه چیز دارد اما اطمینان دارم مانند هر شب امشب ماه نخواهم داشت.......
یادگاری بر قلب من نوشتی ، اسمت را در برگ برگ زندگی من حکاکی کردی. اما حالا؟...
یادگاری هایت در نزد من به امانت خواهد ماند و در مقابل آنها تنها قطره اشکی به نماد رسید به تو خواهم داد....
اسمت را نمیتوانم از برگ برگ زندگیم پاک کنم پس تمام صفحه های با تو بودن را خواهم درید و اسمت را به تو خواهم داد تا شاید روزی در صفحه زندگی مرد دیگری قرار دهی.
احساسات لطیف را نمی توان پاک کرد.پس تنها می توان آنرا در نهایت  به قتل رسانید.
شاید از امروز من یک قاتل سر گردان باشم.قاتلی که هیچ دادگاهی توان صادر کردن رای اعدام را برایم نداشته باشم.
نمی دانم شاید باید از خویش فرار کنم به نا کجا آباد پناه ببرم! به دور دستها جایی که مطمئن باشم دیگر اثری از تو نخواهم یافت! اما احساس میکنم امکان پذیر نیست×
فریادم را از پس این جملات می شنوی؟ حتی آسمان هم از فریاد من گریست اما ابن بار دیگر گریه مکن!
در سراب زنگی تنها امید به چشمان تو داشته ام ، اما این بر در سراب زندگی مدفون خواهم شد.
راهنمای شبهای تاریک من-فریاد رس روزهای طوفانی من - ستاره آسمان به ستاره ام و رویای همیشگی خوابهای من
دیگر تنها با رویایت زندگی خواهم کرد............ ..
              خدانگهدار

javahermarket



سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 21:53 ::  نويسنده : ستایش

ا تو بودن را میخواهم

  ب

ا تو آغاز نکردم که روزی به پایان برسانم.

 


عاشقت نشدم که روزی از عشق خسته شوم.

 


با تو عهد نبستم که روزی عهدم را بشکنم.

 


همسفرت نشدم که روزی رفیق نیمه راهت شوم.

 


همسنفت نشدم که روزی عطر نفسهایم را از تو دریغ کنم.

 


و با یاد تو زندگی نمیکنم که روزی فراموشت کنم.

 


با تو آغاز کردم که دیگر به پایان نیندیشم.

 


عاشقت شدم که عاشقانه به عشق تو زندگی کنم.

 


با تو عهد بستم که با تو تا آخرین نفس بمانم.

 


همسفرت شدم که تا پایان راه زندگی با هم باشیم.

 


همسنفست شدم که با عطر نفسهایت زنده بمانم.

 


و با یادت زندگی میکنم که همانا با یادت زندگی برایم زیباست.

 


همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ،

 


از آغاز تا به امروز عاشقانه با تو مانده ام ای همسفر من در جاده های نفسگیر زندگی.

 


اگر در کنار من نباشی با یادت زندگی میکنم ،

 


آن لحظه نیز که در کنارمی با گرمی دستهایت و نگاه به آن چشمان زیباست زنده ام.

 


ای همنفس من بدون تو این زندگی بی نفس است ،

 


عاشق شدن برایم هوس است و مطمئن باش این دنیا برایم قفس است.

 


با تو آغاز کرده ام که عاشقانه در دشت عشق طلوع کنم ، طلوعی که با تو غروبی را نخواهد داشت.

 


و همچنان لحظات زیبای با تو بودن میگذرد ، لحظه هایی سرشار از عشق و محبت.

 


با تو بودن را میخواهم نه برای فرداهای بی تو بودن.

 


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای در کنار تو بودن.

 


با تو بودن را میخواهم برای فرداهای عاشقانه تر از امروز.


پس ای عزیز راه دورم با من باش ، در کنارم باش و تا ابد همسفرم باش.

javahermarket



سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 21:12 ::  نويسنده : ستایش

 

 یاد تو سنگ صبور حرف های نگفتمه   

 

 

                      یاد تو محرمه راز های تو دل نهفتمه  . . .  

 

 

یاد تو هم کلامه خوبی واسه تنهایمه       

 

 

                     یاد تو موقع خواب قشنگ ترین لالایمه . . .  

 

 

یاد تو بهونه خوبی شده برای گریه کردنم   

 

 

                     یاد تو یه حس خوبه واسه شاعر شدنم . . .   

 

 

یا تو شاهد خوبی واسه اشک شبمه 

 

                    یاد تو مث نسیم تو لحظه های تبمه . . .

من همون دریای دردم که میخوام دورت بگردم

javahermarket



دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:59 ::  نويسنده : ستایش

برای بدست آوردن دل‌ او ،...
آنطور که هستی‌ باش ،.... صداقت مؤثرترین تیری است که به قلب هدف می‌‌نشیند ،....
هدفت را با نقشه‌های جوراجور آلوده مکن‌ ،...
خودت باش ،.... نه‌ آنطور که فکر می‌‌کنی‌ او می‌‌خواهد ،....
کوشا باش ،... نه‌ مصر ،....
افتاده باش ،... نه‌ ذلیل ،...
شوخ باش ،... نه‌ مسخره ،....
آزاده باش ،،... نه‌ یاغی ،...
مطمئن باش ،... نه‌ ساده ،....
از خود ،... راضی باش ،.... نه‌ از خود راضی ،...
صبور باش ،... نه‌ در کمین ،....
آنوقت خواهی دید که کلید دلش را در دست خود خواهی داشت .

javahermarket



دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:55 ::  نويسنده : ستایش

 


 

فاصله گرفتن از آدمهایی که دوستشان داریم بی فایده است

زمان به زودی نشان خواهد داد که جانشینی برای آنها نیست .

javahermarket



دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:52 ::  نويسنده : ستایش

خدایا کمکم کن تا با دنیایی که تو ساختی..........

منو توش گذاشتی................

تو مرحله ی امتحانش گذاشتی...........

تو آوار خاطراتش له کردی.............

میونه مردمش ابروم را بردی..................

بی وفایی هاشو بهم فهموندی...........

مردمشو بهم نشون دادی.........

گفتی که هیچ کدومشون بهت رحم ندارن .............

گفتی که برادر تو سر برادرش میزنه.............

و گفتی که مردمش قلبتو از جا میکنن........

حکمتشو بهم فهموندی......

خدایا................

قلبمو شکستن و تو  وجدانشون دفن کردن.........

javahermarket



دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:34 ::  نويسنده : ستایش

به آسمون نگاه كن، برای ما می باره

برای ما كه امشب جدا شدیم دوباره

توی خونه ای كه نیستی چه سخته بی تو بودن

زمونه ی لعنتی تو رو گرفته از من

سفر بخیر عزیزم خدا پشت و پناهت

بدون یكی نشسته همیشه چشم به راهت

نگو جدایی ما بازی سرنوشته

نگو كه قصمونو خود خدا نوشته

اون همه خاطراتو چطور فراموش كنم ؟

تو رفتی و ندیدی اون كه شكسته منم

سفر بخیر عزیزم خدا پشت و پناهت

بدون یكی نشسته همیشه چشم به راهت

به من نگو كه گریه تلخه شگون نداره

نگو بزار آسمون به جای ما بباره

اون كه شكسته منم سرت سلامت عزیز

به یاد عشقمون باش تو فصل زرد پاییز

javahermarket



دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:33 ::  نويسنده : ستایش

چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت

 

دزدیده و به جاش یک زخم همیشه گی ، رو قلبت هدیه

 

 داده زل بزنی به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی

 

 حس کنی که هنوز هم دوسش داری

 

 چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به دیواری تکیه بدی

 

 که یک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده

 

 چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه ها تو

 

 خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز هم

 

 دوسش داری

javahermarket



درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشقانه و آدرس setayesh67.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان