عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||||
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 18:54 :: نويسنده : ستایش
سكوتم : برای تو هوایم : هوای تو دلتنگیم : برای تو تنهائیم : به یاد تو زندگیم : فدای تو چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 18:45 :: نويسنده : ستایش
وقتي معلم پرسيد عشق چند بخشه؟زود دستمو بالا بردم گفتم يک بخش
اما از وقتي تورو شناختم فهميدم عشق 3 بخشه:عطش ديدنت.... شوق بودنت....و اندوه بي توموندنت
يادته يه روز بهم گفتي : هر وقت خواستي گريه کني برو زير بارون که نکنه نامردي اشکاتو ببينه و بهت بخنده ...
گفتم اگه بارون نبود چي ؟ گفتي : اگه چشماي قشنگ تو بباره آسمون گريش مي گيره ...
گفتم : يه خواهش دارم. وقتي آسمون چشمام خواست بباره تنهام نزار.
گفتي به چشم ... حالا امروز من دارم گريه مي کنم اما آسمون نمي باره ... تو هم اون دور دورا ايستادي و بهم مي خندي ...
ميتوني نگاهم نكني- اما نميتوني جلوي چشماي منو بگيري- ميتوني بگي دوست ندارم- اما نميتوني بگي دوسم نداشته باش
ميتوني از پيشم بري- اما نميتوني بگي دنبالم نيا-پس من نگاهت ميكنم- دوست دارم- وتا ابد دنبالت ميام.
چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 18:32 :: نويسنده : ستایش
گر با من وداع کردی
مرا با غم رها کردی
گنه کردی گنه کردی
گناهت را نمی بخشم............ .....
خدانگهدار
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 21:53 :: نويسنده : ستایش
سه شنبه 27 تير 1391برچسب:, :: 21:12 :: نويسنده : ستایش
یاد تو سنگ صبور حرف های نگفتمه
یاد تو محرمه راز های تو دل نهفتمه . . .
یاد تو هم کلامه خوبی واسه تنهایمه
یاد تو موقع خواب قشنگ ترین لالایمه . . .
یاد تو بهونه خوبی شده برای گریه کردنم
یاد تو یه حس خوبه واسه شاعر شدنم . . .
یا تو شاهد خوبی واسه اشک شبمه
یاد تو مث نسیم تو لحظه های تبمه . . . من همون دریای دردم که میخوام دورت بگردم دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:59 :: نويسنده : ستایش
برای بدست آوردن دل او ،... دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:55 :: نويسنده : ستایش
فاصله گرفتن از آدمهایی که دوستشان داریم بی فایده است زمان به زودی نشان خواهد داد که جانشینی برای آنها نیست . دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:52 :: نويسنده : ستایش
خدایا کمکم کن تا با دنیایی که تو ساختی.......... منو توش گذاشتی................ تو مرحله ی امتحانش گذاشتی........... تو آوار خاطراتش له کردی............. میونه مردمش ابروم را بردی.................. بی وفایی هاشو بهم فهموندی........... مردمشو بهم نشون دادی......... گفتی که هیچ کدومشون بهت رحم ندارن ............. گفتی که برادر تو سر برادرش میزنه............. و گفتی که مردمش قلبتو از جا میکنن........ حکمتشو بهم فهموندی...... خدایا................ قلبمو شکستن و تو وجدانشون دفن کردن......... دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:34 :: نويسنده : ستایش
به آسمون نگاه كن، برای ما می باره برای ما كه امشب جدا شدیم دوباره توی خونه ای كه نیستی چه سخته بی تو بودن زمونه ی لعنتی تو رو گرفته از من سفر بخیر عزیزم خدا پشت و پناهت بدون یكی نشسته همیشه چشم به راهت نگو جدایی ما بازی سرنوشته نگو كه قصمونو خود خدا نوشته اون همه خاطراتو چطور فراموش كنم ؟ تو رفتی و ندیدی اون كه شكسته منم سفر بخیر عزیزم خدا پشت و پناهت بدون یكی نشسته همیشه چشم به راهت به من نگو كه گریه تلخه شگون نداره نگو بزار آسمون به جای ما بباره اون كه شكسته منم سرت سلامت عزیز به یاد عشقمون باش تو فصل زرد پاییز دو شنبه 26 تير 1391برچسب:, :: 18:33 :: نويسنده : ستایش
چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت
دزدیده و به جاش یک زخم همیشه گی ، رو قلبت هدیه
داده زل بزنی به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی
حس کنی که هنوز هم دوسش داری
چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به دیواری تکیه بدی
که یک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده
چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه ها تو
خیس کنه اما مجبور بشی بخندی تا نفهمه که هنوز هم
دوسش داری موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||||
![]() |