عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, :: 1:10 :: نويسنده : ستایش
همیشه با بدست آوردن اون که دوستش داری نمی تونی صاحبش بشی ، گاهی وقتا لازم هست که ازش بگذری تا بتونی صاحبش بشی ، همه ما با اراده به دنیا می آییم با حیرت زندگی میکنیم و با حسرت میمیریم این است مفهوم زندگی کردن ، پس هرگز به خاطر غمهایت گریه مکن و مگذار این زمین پست شنونده آوای غمگین دلت باشدافسوس...آن زمان که باید دوست بداریم کوتاهی میکنیم آن زمان که دوستمان دارند لجبازی میکنیم و بعد...برای آنچه از دست رفته آه می /> دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, :: 1:10 :: نويسنده : ستایش
یک شبی مجنون نمازش را شکست،بی وضو در کوچه لیلا نشست،عشق آن شب مست مستش کرده بود،فارغ از جام الستش کرده بود،سجده ای زد بر لب درگاه او،پر ز لیلا شد دل پر آه او،گفت یا رب از چه خوارم کرده ای،بر صلیب عشق دارم کرده ای،جام لیلا را به دستم داده ای،وندر این بازی شکستم داده ای،بیشتر عشقش به جانم می زنی،دردم از لیلاست آنم می زنی،خسته ام زین عشق دلخونم مکن،من که مجنونم،مجنونم مکن،مرد این بازیچه دیگر نیستم،این تو و لیلای تو من نیستم،گفت دیوانه لیلایت منم،در رگ پیدا و پنهانت منم،سال ها با جور لیلا ساختی،من کنارت بودم و نشناختی،عشق لیلا در دلت انداختم،صد قمار عشق یک جا باختم،کردمت آواره ی صحرا نشد،گفتم عاقل میشوی اما نشد،سوختم در حسرت یک یاربت،غیر لیلا بر نیامد از لبت،روز و شب او را صدا کردی ولی،دیدم امشب با منی گفتم بلی،مطمئن بودم به من سر میزنی،در حریم خانه ام در میزنی،حال این لیلا که خوارت کرده بود،درس عشقش بیقرارت کرده بود،مرد راهش باش تا شاهت کنم،صد چو لیلا کشته در راهت کنم... دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, :: 1:8 :: نويسنده : ستایش
آیا در این دنیا کسی هست بفهمد دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, :: 1:3 :: نويسنده : ستایش
وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:, :: 1:3 :: نويسنده : ستایش
از خدا پرسیدم : خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟
خدا جواب داد :
ایمان را نگهدار
شک هایت را باور نکن
دو شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 23:58 :: نويسنده : ستایش
میدونی چرا میگن” دلت دریا باشه” یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 23:56 :: نويسنده : ستایش
گذشته در چشمانم مانده است یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 23:54 :: نويسنده : ستایش
دستمال کاغذی به اشک گفت : قطره قطره ات طلاست...
یک کم از طلای خود را حراج میکنی؟عاشقم...با من ازدواج میکنی؟
اشک گفت:
ازدواج اشک و دستمال کاغذی! توچقدر ساده ای...خوش خیال کاغذی!
توی ازدواج ما...تو مچاله میشوی...
چرک میشوی...تکه ای زباله میشوی.
پس برو و بی خیال باش...عاشقی کجاست؟!تو فقط دستمال باش!
دستمال کاغذی دلش شکست...گوشه ای کنار جعبه اش نشست...
گریه کرد و گریه کرد و گریه کرد...
در تن سفید نازکش دوید خون درد...
آخرش...
دستمال کاغذی مچاله شد...مثل تکه ای زباله شد...
او ولی مثل دیگران نشد...چرک و زشت مثل این و آن نشد...
رفت اگرچه توی سطل آشغال...
پاک بود و عاشق و زلال...
او...
با تمام دستمال های کاغذی فرق داشت...
چون که در میان قلب خود دانه های اشک کاشت... یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 23:51 :: نويسنده : ستایش
بهترین آهنگ زندگی من تپش قلب توست
و قشنگ ترین روزم روز شکفتنت. جدیدا این تلفنا هم واسه بیان عشق تپش قلب میگیرن یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 23:46 :: نويسنده : ستایش
وصیت میکنم وقتی که مردم به شهر عاشقان خاکم سپارید و بر سر قبرم بید مجنون بکارید...
وصیت میکنم وقتی که مردم پاهایم را از تابوت بیرون آورید تا همه مردم شکاف های کف پاهایم را ببینند که چقدر در انتظار بودم که ...
موهایم را پریشان کنید تا همه بدانند که چقدر در انتظار نشستم که امیدی به شانه کردن موهایم نداشتم
یک شمعی بر سر قبرم بگذارید تا به جای یارم برای من گریه کند و هنگام وداع با من هرگز خداحافظی نکنید که امیدی به برگشتن در این شهر پر عشق و عاطفه دارم...
یک شنبه 8 مرداد 1391برچسب:, :: 23:44 :: نويسنده : ستایش
چشم چشم دو ابرو
نگاه من به هر سو
پس چرا نیستی پیشم
نگاه خیس تو کو؟
گوش گوش دوتا گوش
دو دست باز یه آغوش
بیا بگیر قلبمو
یادم تورا فراموش
چوب چوب یه گردن
جایی نری تو بی من
دق میکنم میمیرم
اگر تو دور شی از من
دست دست دوتا پا
یاد تو مونده اینجا
یادت میاد میگفتی
بی تو نمیرم هیچ جا!
من؟ من؟ یه عاشق!
همون مجنون سابق...!
تو؟ تو؟ یه دل سنگ!
گذاشتی منو دل تنگ....!
چشم چشم دو ابرو
دو ابروی کمونی
چشم چشم دو ابرو
دو چشم آسمونی
چشم چشم دو ابرو
چشمای خیس هر شب
من. تو. یه فریاد
اسم تو عمری بر لب
دست دست دوتا دست
دودست عاشقونه
دو دست پاک و پر مهر
دو حس صادقاته
پا پا دوتا پا
دو پای سخت همراه
همراهی قرص و محکم
حتی تا خونه ی ما
قلب قلب دوتا قلب
دوقلب قفل درهم
دو قلب مست و عاشق
عشقی فرا از عالم
جسم جسم دو تا جسم
دو جسم اما با یک روح
یه روح آسمونی
بلند چو قله ی کوه
عشق عشق چه زیباست
الهی جون بگیره
هر کسی سد عشق شد
دعا کنیم بمیره
موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |