عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 11:31 :: نويسنده : ستایش
گفتی دوسم داری…اما من انکار کردم
گفتی که دوسم داری...گفتم از یادت میرم بهم گفتی بدون تو میمیرم...گفتم دروغه...اما تو دلم باورت کردم گفتی چیکار کنم منو بخوای...گفتم برو...بدون که دلم تورو نمی خواد ولی نمی دونم که چرا نگفتم به توحرف دلمو... آخه مگه نمی دونی دلم فقط می خواد تورو همه اون سنگدلی ها...عزیزم همشون بهونه بود این دل می خواست بگه دوستت داره اما غرور...نذاشت که اینو بهت بگه چاره نداشت جز اینکه نه بهت بگه می دونم که خیلی دیره...دلت دیگه واسم نمی میره...اما می خوام بدونی دلم پیشت خیلی وقته که گیره...دلم برات می میره چیکار کنم منو بخوای؟...چیکار کنم تا برگردی؟ میدونم راهی نمونده...اما نازنینم بیشتر از همیشه دلم برات تنگه یادته میگفتی روزی...عاشق میشی و آه سینه سوزی...میگیره راه نفستو چون اونی که تو عشقش داری می سوزی...دیگه دوستت نداره گفتی الهی یه عشق یه طرفه...ببنده راه دلتو...اگه منو تو دلت راه ندی این عشق یه طرفه بگیره دامنتو حالا تو رفتی و منمو یه قلبو یه عشق یه طرفه تو بگو چیکار کنم؟تورو از کجا پیدا کنم؟میدونم که دیگه دیره حالا که تویی همه کسم...بدون که بی تو بی هم نفسم...دیگه تو شدی سلطان قلب...تا وقتی که صاحب عمرم مطمئن باش اگه قلبی مونده باشه...قلبی که فقط تو براش آشنایی...اگه عشقی مونده باشه... دوستت دارم...بی غرور و بی ناچاری کاشکی بر میگشتی!!! شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 11:20 :: نويسنده : ستایش
کاش میشد با تو ناپیدا شوم مثل موجی روی یک دریا شوم مثل ماهی مانده دور از آب رود مانده ای در یاد من اما چه سود تو برای بی کسی ها کس شدی برنگشتی گرچه دلواپس شدی بی تو من تنهای تنها مانده ام رفتی و در انزوا جا مانده گاه مثل قاصدک روی نسیم یاد تو شد کس برای بی کسیم برگهای باغ عشقت زرد شد عشق گرمت گاه گاهی سرد شد کا ش من هم میشدم رویای تو ماهی من شو شوم دریای تو کور در دنیای نورم بی تو من آب در تنگ بلورم بی تو من روح من عشقی به رفتن هم نداشت قلب تو روح مرا تنها گذاشت با همه دلواپسی ها خستگی کاش برمیگشت آن دلبستگی عشق من هر جا که هستی خوب باش مثل ماه در آسمان محبوب باش
شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 11:8 :: نويسنده : ستایش
می بینــﮯ؟ شنبه 16 دی 1391برچسب:, :: 10:50 :: نويسنده : ستایش
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟ پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, :: 16:49 :: نويسنده : ستایش
و از قلب پاکم خبر نداشتی تو عالم یه رنگی که مارو کاشتی نگو که این جدایی کار خدا بود مشکل فقط همین بود دوستم نداشتی هر وقت می خواستم بگم یه باوفا باش تو این همه غریبه یه آشنا باش دلم تو سینه داد زد این التماسه فکر غرور این دل محض خدا باش نه جای قهر گذاشتی نه جای آشتی گفتی هواتو دارم اما نداشتی نه اینکه تو عشقت من کم آوردم مشکل فقط همین بود دوستم نداشتی شاید در این بازی قلبت بشه راضی مارو شکستی حالا که می سوزم از آتش عشقت خاموش نشستی در غایت خوبی تو چیزی کم نذاشتی مشکل فقط همین بود دوستم نداشتی پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, :: 16:41 :: نويسنده : ستایش
موقعی که می خواستمت می ترسیدم نگات کنم، موقعی که نگات کردم ترسیدم باهات حرف بزنم، موفعی که باهات حرف زدم ترسیدم نازت کنم، موقعی که نازت کردم ترسیدم عاشقت بشم، حالا که عاشقت شدم می ترسم از دستت بدم پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, :: 16:35 :: نويسنده : ستایش
گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم: من رفتم ؛ باهات قهرم ، دیگه تموم! پنج شنبه 14 دی 1391برچسب:, :: 16:17 :: نويسنده : ستایش
عشق وقتی که خدا در دلهای شکسته جای دارد...
چرا به دستان کسی که بارها دلم را شکست بوسه نزنم؟؟؟!!
چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, :: 20:39 :: نويسنده : ستایش
صبر را مفهوم معنا زینب است کعبه غمهای دنیا زینب است چون حسین است آفتاب شهر عشق ماهتاب عالم آرا زینب است چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, :: 20:31 :: نويسنده : ستایش
أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ فی سِـرِّهِ وَ عَلانِـیَـتِـهِ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاَْ ئِـمَّـةُ مِنْ ذُرِّیَّـتِـهِ ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَِمِ الاَْ نْبِیآءِ ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَیِّدِ الاَْوْصِیآءِ ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَدیجَةَ الْكُبْرى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْـمَـأْوى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّـفا، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْكِسْآءِ، أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاَْدْعِیآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى ساكِنِ كَرْبَلآءَ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَةُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاَْزْكِیآءُ ، أَلسَّلامُ عَلى یَعْسُوبِ الدّینِ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهینِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ السّاداتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِجمعه 19 آبان 1391برچسب:, :: 22:5 :: نويسنده : ستایش
غربت را نباید در الفبای شهر غریب جستجو کرد . همین که عزیزت نگاهش رو به طرف دیگری کرد تو غریبی موضوعات آخرین مطالب پيوندها
![]() نويسندگان |
|||
![]() |