حالا که فهمیده که دوسش دارم خیلی می ترسم  ازم جداشه  یکروز بیخودی

به دلم میگم ابرومو دیگه نبر اخه چرا تو این وسط عاشق شدی

دستامو دیگه خونده فهمیده که خیلی عاشقشم

نه اینجوری نمیشه کم مونده برم دیونه شم

من نگاشو خندهاشو دوست دارم خیلی زیاد

حال و هواشو رنگه چشاشو هرجا میرم یادم میاد

چند روزیه دوباره ابریه چشمام نمیدونم از کی بخوام اونو بیاره پیشه من

دلم براش تنگ خدا اهای خدای اسمون چرا یکی رو میبری می خوای جدا بشه دستامون

منو ببر کنار اون حلقش هنوز تو دستمه

دلم براش خیلی تنگ شده

دل به دلدار سپردن کار هر دلدار نيست، من به تو جان ميسپارم، دل که قابلدار نيست...

گر جفاي روزگار تکه کند قلب مرا، روي هر تکه نويسم اسم زيباي تو را.

تقدیم به عشقم

کدوم رو دوست داري برات بفرستم !؟
قل(ب)م !؟
ر(و)حم !؟
ج(س)مم !؟
يا حروف توي پرانتز !!؟

تقدیم به داداش سامان و خانمش نرگس جونم

سلام دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه  ممنونم که به وبلاگه منو دوستم سر زدین 

دوستان نظر یادتون نره به تبلیغا هم نگاهی کنین بد نیست

دوستون دارم

سلام مرتضی امیدوارم خوب باشی رسیدن بخیر باشه امیدوارم با دوستات حسابی بهت

خوش گذشته باشه شادیه تو ارزویه قلبیه منه همیشه شادو خندون باشی

چه قدر دوست داشتم تمام دلتنگي هاي اين روز ها را با كسي تقسيم مي كردم ، و يا كسي

بود براي گوش دادن و درد دل كردن ، بماند كه آنقدر فاصله زياد شده كه هرچه فرياد مي زنم

گويا صدايم را نه تو مي شنوي و نه هيچ كس ديگر

عشق تنها براي يک بار مي ايد و براي تمام عمرش مي ايد

عشق همان بود که به تو ورزيدم حقيقتا همان يک بار حقيقتا همان يک بار و از بس بدان اويختم

تا هميشه همه ي زندگي ام با ان بيش خواهد رفت بس تا هميشه عا شقت مي مانم