عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
جمعه 6 مرداد 1391برچسب:, :: 16:25 :: نويسنده : ستایش
غربت من هر چی که هست از با تو بودن بهتره آخره خطه زندگی این نفسهای آخره وقتی دارم با هر نفس از این زمونه سیر میشم وقتی با یه زخم زبون از این و اون دلگیر میشم این آخره راهه دیگه باید که تنها بمیرم تنها تو اوج بی کسی تو غربت آروم بگیرم باید برم٬باید برم٬باید که بی تو بپرم آخ که چه سنگین میزنه این نفسهای آخرم سکوت من نشونه رضایتم نیست میدونی گلایه هامو میتونی از توی چشمام بخونی بگو آخه جرمم چیه که باید این جور بسوزم؟ هیچی نگم داد نزنم٬لبامو رو هم بدوزم در به دره غزل فروش منم که گیتار میزنم با هر نگاه به عکست انگار٬من خودمو دار میزنم نفرین به عشق ٫به عاشقی ٬نفرین به بخت و سرنوشت به اون نگاه که عشقتو تو سرنوشت من نوشت نفرین به من٬نفرین به تو٬نفرین به عشق من و تو به ساده بودن منو به اون دل سیاه تو نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|