عاشقانه دوستان عزیز اگر وقت کردید رویه تبلیغات کلیک کنید بزارید کامل باز شه بعد ببندید ممنون از همگیتون نظر یادتون نره |
|||
یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 2:4 :: نويسنده : ستایش
کسي که از ديدنش سير نشده اي زود از دنياي تو ميرود، وقتي به خودت
مي آيي که حتي ردي از او در خيابان نيست. فکر مي کردي ميتواني با او به
همه باغها سر بزني، هنوز روزهاي زيادي بايد با او به تماشاي موجها ميرفتي،
هنوز ساعتهاي صميمانه اي بايد با او اشک مي ريختي.
هميشه اين گونه بوده است :
وقتي از هر روزي بيشتر به او نياز داري ، وقتي هنوز پيراهن خوشبختي را کا ملاً
بر تن نکرده اي ، وقتي هنوز ترانه هاي عاشقي را تا آخر با او نخوانده اي
ناباورانه او را در کنارت نمي بيني، فکر مي کردي دست در دست او خنده کنان
به آن سوي نرده هاي آسمان خواهي رفت تا صورتت را پر از بوسه و نور کند.
هميشه اين گونه بوده است : او که ميرود، او که براي هميشه مي رود آنقدر تنها مي شوي که نام روزها را
فراموش ميکني از عقربه هاي ساعت ميگريزي و هيچ فرشته اي به خوابت
نمي آيد. راستي اگر هنوز او نرفته؛ اگر هنوز باد همه شمعهايت را خاموش
نکرده؛ اگر هنوز مي تواني برايش يک گل بفرستي و غزلي از حافظ بخواني
پس قدرتک تک نفسهايش را بدان نظرات شما عزیزان:
موضوعات آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|